عقب نشینی عجیب
دفاع مقدس با همه عظمتی که داشت نخبگانی را به ما شناساند که در تمام جنگهای کلاسیک دنیا کم نظیر و شاید بی نظیر بودند.
یکی از این نخبگان حاج عبدالحسین خضریان است که مدیر محترم وبلاگ الف دزفول در پستی مفصل از ایشان یاد کرده اند . اما آنچه میخواهم در این پست کوتاه بیان کنم نه یک خاطره که میزان فراست یک جوان با هوش و ذکاوت است .
در شبی که گردان ما (عمار) به فرماندهی ایشان در عملیات رمضان شرکت کرد هنگامی که فرمان عقب نشینی صادر شد خیلی از یگانها سراسیمه یا نجات یافتند یا مجروح شدند و یا اسیر گردیدند . اما گردان ما به لحاظ عملکرد خضریان شاید کمترین تلفات را متحمل شد . خضریان فرمان عقب نشینی را به نیروها نگفت زیرا همه تشنه ، خسته و کلافه بودند. خیلی ها خوابیدند . خضریان فرمان عقب نشینی را علنی نکرد اما گفت : بچه ها میدانم خسته اید اما اینجا امن نیست اگه کمی مقاومت کنید تا چند کیلو متر جلوتر برویم جای خیلی امن و راحتی خواهیم داشت و با حرکتی عجیب گردان را به گونه ایی حرکت داد که تا روشن شدن هوا خیلی ها متوجه عقب نشینی نشدند . به این ترتیب گردان با آرامش و بدون دغدغه به عقب بازگشت .
http://www.montazer1415.blogfa.com/