پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۴۳ ب.ظ
بالا نوشت : در پاسخ به یکی از دوستان منتقد برای ذکر این خاطره باید عرض کنم که خط قرمز های ما مشخصند و بنده هم تا حدودی به این خط قرمزها واقف هستم . گاهی خاطره ها برای ادخال السرور مومنین و نشاندن یک لبخند بر لبان آنها موجب رضایت حق تعالی است انشاالله ناظر پخش : سید مجتبی (پایتخت مقاومت ایران)
بازبینی : مهران موزونی (دیسون)
با تشکر از شورای سیاست گذاری وبلاگ (خودم )
مجسمه یعقوب لیث صفار
(( شاید کم سن و سال ترها ندانند که آن مجسمه یعقوب لیثی که اکنون روبروی پادگان زمینی دزفول گردن فرازی میکند پیش از انقلاب ساخته شد . در ابتدا بنا بود در میدان یعقوب لیث دزفول نصب شود، اینکه توسط چه شرکتی و کجا ساخته شد اهمیتی ندارد آنچه مهم است اینکه مجسمه قبل از اتمام ساخت میدان یعقوب لیث فعلی آماده شد . میدان یعقوب لیث تلی از خاک بود که مجسمه را آوردند. انقلاب به پیروزی رسید و یکی از نمادهای طاغوتی که مورد غضب مردم بود مجسمه ها بودند. مردم آنها را یکی پس از دیگری بزیر می کشیدند لذا هیچ کس جرات نداشت در خصوص نصب این مجسمه حرفی به میان آورد . مجسمه بعقوب لیث را ابتدای جاده شهید آباد (محل میدان مادر فعلی ) که آن موقع بیابان بود روی زمین درازکش رها کردند. سر اسب و نیم تنه فوقانی آن درون جعبه چوبی و بخش تحتانی از جعبه بیرون بود . سالها زیر آفتاب و آسمان خدا، محل بازی بچه ها شده بود . ظاهرا" جنس فلز مجسمه از آلیاژ ارزشمندی است برای همین سارقین تلاش کرده بودند که بخشهایی از آن را کنده و به سرقت ببرند در خصوص دم اسب مطمئن نیستم اما سارقین خوش ذوق!! موفق به جداسازی و سرقت بخش بووووووقِ (ببخشید نمی شود عیان گفت) پیکره ی تندیس شدند . خبرش جوکی بین همشهریان شده و زبان به زبان در شهر میگشت که : فَمیدیهَ؟ (بووووووقا) اسب یعقوب لیثهَ دوزیدِنهَ؟ .
الان هم خبر ندارم که اسب فوق الذکر همچنان بی بووووق است یا خیر ؟ (در عکس هم خیلی مشخص نیست )
نمیدانم بالاخره آیا سارقین دستگیر شدند ؟
آیا شرکت سازنده جبران مافات کرد؟))

۹۲/۰۵/۲۴
۰
۰
سید سرزمین خاطره ها
پاسخ:
پاسخ: ........
پاسخ:
پاسخ:
پاسخ: عزیزم من هم به ضرس قاطع به شما میگویم که وبلاگ من یک وبلاگ زپرتیه که بیش از 20 بازدید کننده آن هم همه بالای 30 سال نداره البته بجز تو گلم
پاسخ:
پاسخ: صاحب اختیارید گَ گَ
پاسخ:
پاسخ: چشم گلم
پاسخ:
پاسخ: نه عزیزم گفتم که ناراحت نشدم.
پاسخ:
پاسخ: سلام عزیزم
اول اینکه اگر خودت رو معرفی نمیکردی هم میدونستم که خودتی از همان کامنت خصوصی اولی متوجه شدم .
دوم : این کلمه ایی که در کامنت آوردی که من حذف کردم خط قرمز بود من این کلمه رو بکار نبرده ام اگه کامنت تو رو دست نخورده تایید میکردم خط قرمز بود . گرچه در خصوص اندام های تناسلی حیوانات خط قرمز به آن شکل وجود ندارد .
سوم : عزیزم جوری نوشتی رسانه جمعی هرکی ندونه فکر میکنه منظورت روزنامه واشنگتن پست یا روزنامه لومونده !!! یه وبلاگ زپرتی که حد اکثر هر پستش 10 یا 15 بازدید کننده داره رسانه جمعی محسوب میشه ؟
چهارم : گلم خط قرمزهای شما هم در سن 40 یا 50 سالگی عوض میشن مطمئن باش
پنجم : عزیزم در رسانه ها قانونی حاکم است که سطح فراگیری جمعیتی محدودیت ها رو تعیین میکند شما ببین فیلم های سینما به اندازه فیلم های تلویزیون محدودیت ندارد حتی در حیطه محدودیتی شبکه های مختلف رسانه ملی هم تفاوت دارند چرا که مثلا شبکه اول از شبک 3 محدود تر است چون شبکه اول سراسری تر و فراگیر تر است .
ششم : بحث کردن در خصوص این موضوع در حیطه تخصص آقای موزون است که باید از ایشان استعلام تخصصی به عمل آوریم تا موضوع مشخص شود چون ممکن است من اشتباه کرده باشم .آقای موزون در امر رسانه دستی بر آتش دارد .
هفتم : گلم چرا من باید ناراحت شوم . خوشحال هم میشوم چون چالشها عامل پیشرفت هاست .
پاسخ:
پاسخ: من آدرس شما رو ندارم !!!!
پاسخ:
پاسخ:
ممنون از لطف شما
پاسخ:
پاسخ: ممنون یاسر جان
پاسخ:
پاسخ: ممنون
پاسخ:
پاسخ:
پاسخ: سلام دوست عزیز ممنون از لطف شما .
جمله آخرتون رو متوجه نشدم . کامنت عمومی ؟ شما وبلاگتون رو معرفی بفرمایید بنده کامنت عمومی هم میذارم . یا نکنه منظورتون پست عمومیه ؟
پاسخ:
پاسخ: سلام چشم حج مصطفی
پاسخ:
پاسخ: سلام عزیزم
باور کن قیمتش رو نمیدونم . یه مدت میگفتند جنسش برنزه !!! صحت و سقمش گردن گویندگان.
پاسخ:
پاسخ: بعله ..............
پاسخ:
پاسخ:
سلام ممنون از حضورتان ......
پاسخ:
پاسخ: سلام حج مصطفی بله درسته . من در مورد دمش مطمئن نبودم .اما ......
پاسخ:
پاسخ: سلام مهندس چشم .
پاسخ:
پاسخ: سلام حج امیر
نه برار مادیان نیست من خودم .......یادمه بود ....