شنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۲، ۰۶:۳۹ ق.ظ
دوست چِلِیس، دوست ثقیل
بالا نوشت : این خاطره را مدیون مدیر محترم وبلاگ دست نوشته هاهستم که با خواندن سه خاطره این خاطره برایم یاد آوری شد .
در دوره راهنمایی در مدرسه راهنمایی کورش کبیر دوستی داشتیم که بقول دزفولی ها خیلی چِلیس بود . دست هر کس خوراکی میدید به هر روشی بود حتی اگر شده مقدار کمی از او میگرفت و میخورد . این کار او اعصاب همه بچه ها را بهم ریخته بود . تا اینکه یکی از دوستان که خیلی ثقیل بود روزی کاغذی را به شکل قیف درست کرد (قدیم تخمه و بنک و بادام رو در کاغذ های قیفی میریختند )
و داخل آن تعداد زیادی بوتول ( سوسک های سخت سیاه ) ریخت . بوتولها را از زیر قبر های رودبند پیدا کرد . وارد کلاس شد در حالی که نشان میداد در حال خوردن تخمه است . به محض اینکه دوست چلیسمان او را دید مثل همیشه به او گفت : کُتی دام !!! دوست ثقیلمان بیدرنگ گفت : بیَن اما خیلی نَبَری !! دوست چِلیسمان دستش را داخل قیف فرو برد و چند بوتول در آوردن همان و جیغو فریادش همان و سر رسیدن معلم همان . دوست چلیسمان گریه کنان شکایتش را به معلم گفت هنوز کلامش کامل منعقد نشده بود که دوست ثقیلمان همه بوتولها را در دهان ریخت و در یک چشم بهم زدنی خورد . سند از بین رفت و شکایت دوست چِلیسمان به جایی نرسید ...
ترجمه ها :
چِلِیس : کسی که هر خوراکی دست دیگران می بیند درخواست میکند که به او تعارف کنند . (زیریلی)
بوتول : نوعی سوسک که با سوسری های حمام فرق دارد سخت پوست و سیاه است ( فولکس)
کُتی دام : یه کم بده
خیلی نَبَری: زیاد برنداری
ثقیل : تخس ، تخش ، بجه شلوغ
![بوتول](http://to.ly/mIJs)
۹۲/۰۵/۱۹
۰
۰
سید سرزمین خاطره ها
پاسخ:
پاسخ: علیکم السلام . خب شما یاری کن تا خاطرمان تنها نشود . گرچه ظاهر آن است که طلب عشق از هر بی سرو پایی کردیم .................
پاسخ:
پاسخ: عجب اسباب بازی جالبی !!!!
پاسخ:
پاسخ: از خانواده عذرخواهی کنید .ممنون
پاسخ:
پاسخ: سلام برار
موزیز اَ اُسا گَفتَره !!!! یا نه؟
کامنت از پست شیرین تر و بیشتر و بهتره یا نه؟
کُتی نون سُخته بید.
![](http://www.blogfa.com/cmt/images/5.gif)
![](http://www.blogfa.com/cmt/images/5.gif)
![](http://www.blogfa.com/cmt/images/5.gif)
مهندس در ذهنم سرچ کردم دوم راهنمایی بودم که ما را پرچم بدست برای افتتاح پل جدید بردند قرار بود شاه بیاد یعنی احتمالا زمستان53 . اگر ساخت پل 3 یا 4 سال طول کشیده باشد شروع عملیات میشود 49 فکر کنم 1سال قبلش خیابان شریعتی را خراب کردند که مدتها چرخهای طوافی توی خرابه میوه میفروختند به نام خیابون رُمنیده !!! معروف بود و من 6یا 7سال داشتم لذا آن تاریخ بین سالهای 48 یا 49 و نهایتا"50 بوده .
چقدر دقیق !!!
پاسخ:
پاسخ: ای داد بی داد ....................
پاسخ:
پاسخ: عید شما هم مبارک
پاسخ:
پاسخ: شرمنده خیلی شرمنده ..............
پاسخ:
پاسخ: شرمنده..........
پاسخ:
پاسخ: ممنون مجید جان از توضیحاتت . لازم نیست این همه راه بری تا اورانوس . فرد چلیس الان مغازه دینام پیچی دارد اگر بحث غیبت نبود آدرس میدادم بری پیشش تاییدش را بگیری مهندس جان .
پاسخ:
پاسخ: بله حج ناصر یاد باد آن روزگاران یاد باد
پاسخ:
پاسخ: چینی ها جمعیتشون زیاده و مجبورند.
پاسخ:
پاسخ: بله واقعا" خورد .
بوتولای بدبخت چه گناهی کردن و چه درسی گرفتن عزیزم
پاسخ:
پاسخ: انصافا" خورد . الکی چیه عزیزم. قیف کاغذ رو تو دهنش خالی کرد و سریع خورد و به معلم گفت : آقا این چرت و پرت میگه بوتول کجا بود .
پاسخ:
پاسخ:
بله علی آقا همینها که بوی بد میدهند !!!! در منطقه ما به آنها بوتول میگفتند شاید در صحرابدر چنجک شهر ما که هر خونه اش هم یه گویش داره چه برسه به منطقه ..!!
نام معروفش را خصوصی بفرما مهندس شاید یادم بیاید ..ک ..ک اینه ؟
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد طلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیم