جمعه, ۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۸:۴۲ ب.ظ
پست
ندارکات مدیر محترم وبلاگ
رهسپار قدیمی را که خواندم یاد خاطره ایی افتادم لذا این خاطره را مدیون ایشان هستم . در صورتی که پست
ندارکات حج مصطفی را نخوانده اید توصیه میکنم بخوانید و برگردید.
سال ۶۵ معاون یکی از همین تدارکاتها (اکنون به آن آماد و پشتیبانی می گویند) بودم . آن مطلبی که رهسپار قدیمی عزیز به آن اشاره کرده اند کاملا" درست است ، هر موقع به تدارکاتها برای گرفتن چیزی مراجعه میشد جوابشان این بود : نداریم !!! به همین خاطر دوستان ، کلمه تدارکات را به ندارکات تبدیل کرده بودند اما استراتژی من با افراد تدارکات فرق میکرد من اعتقاد داشتم که مواد و لوازم را باید در اختیار نیروها گذاشت تا استفاده کنند نه اینکه در انبار بماند تا خراب شود . در کل روحیه من تدارکاتی نبود . خیلی از بچه های تدارکات و انبار داران اعتقاد داشتند من به درد تدارکات نمیخورم چون چوب حراج به اموال میزنم . همه هم متوجه این روحیه من شده بودند لذا درخواستهایشان را زمانی می آوردند که مسئول تدارکات تشریف نداشتند و به من مراجعه میکردند تا راحت کالای مورد نظرشان را بدست آورند یک روز یکی از نیروها که کارش را راه انداخته بودم در حال خروج از اتاقم بود که فرد دیگری نامه به دست قصد داشت وارد اتاق شود . سینه به سینه شدند و حال احوالی کردند فردی که در حال خروج بود در حالی که تلاش میکرد من صدایش را نشنوم به آرامی به دوستش گفت : هر چِی مَخی سریع روُ اُسون تا نُشی پُشتِ فَرمونهَ!!!!

یک قلم از اقلام تدارکاتی
ترجمه :
هر چِی مَخی سریع روُ اُسون تا نُشی پُشتِ فَرمونهَ!!!!: هر چی میخوای برو بگیر تا ناشی پشت فرمان است
۹۲/۰۶/۰۸
۰
۰
سید سرزمین خاطره ها
پاسخ:
پاسخ: بر شما هم مبارک .انشاالله
پاسخ:
پاسخ: انشاالله میام
پاسخ:
پاسخ: گفتم که چون کامل نمیدونم فعلا معذورم عزیزم.
پاسخ:
پاسخ: چشم مهندس
پاسخ:
پاسخ: سلام حج امیر آمدم قبل از دعوت
پاسخ:
پاسخ: ممنون . چشم
پاسخ:
پاسخ: چشم مهندس در خدمتم
پاسخ:
پاسخ: سلام مهندس لطف داری . یادم باشه برای انتخابات ریاست جمهوری بعدی خیلی برات تبلیغ کنم . فقط قولت دادت نره اخوی.
پاسخ:
پاسخ: چشم سر میزنم
فقط آدرس ندارم
پاسخ:
پاسخ: علیکم السلام
ذخیره و صرفه جویی تا زمانی خوبه که کالا در انبار فاسد و منقضی تاریخی نشود. در انباری من لباس دیدم که در اثر مرور زمان و کمی رطوبت پوسیده شده بود .
پاسخ:
پاسخ: سلام چشم می آیم
پاسخ:
پاسخ: سلام عزیزم این علیار حکایت غریبی دارد . دوست داشتم در قالب پستی بیاورم ولی چون منبع موثقی ندارم نمی توانم .(قضیه خوابی که دایی شهیدت دیده بود)
پاسخ:
پاسخ: بحث قلب صاف نیست عزیزم استراتژی من اینگونه بود . نه بابا کلی خندیدم .
پاسخ:
پاسخ: ممنون احمد رضا جان از حضورتان
پاسخ:
پاسخ: پیشاپیش قبول باشه حج امیر
پاسخ:
پاسخ: سلام "حج مصطفی ازین : بین سَر خوَر اما به کسی مگو ! "زیاد داشتیم !!!
پاسخ:
پاسخ: سلام عزیزم .بله
پاسخ:
پاسخ: سلام عزیزم چشم
از طرف ما هم نایب الزیاره باشید