سرزمین خاطره ها

دزفول ! برای آنانی که با زلال رودش سیراب شده اند و پرورش یافته اند در هر نقطه از کره خاکی که سکنی گزیده اند سرزمین خاطره هاست

سرزمین خاطره ها

دزفول ! برای آنانی که با زلال رودش سیراب شده اند و پرورش یافته اند در هر نقطه از کره خاکی که سکنی گزیده اند سرزمین خاطره هاست

سرزمین خاطره ها

عمری به جز بیهوده بودن سر نکردیم
تقویم ها گفتند و ما باور نکردیم
در خاک شد صد غنچه در فصل شکفتن
ما نیز جز خاکستری بر سر نکردیم
دل در تب لبیک تاول زد ولی ما
لبیک گفتن را لبی هم تر نکردیم
حتی خیال نای اسماعیل خود را
همسایه با تصویری از خنجر نکردیم
بی دست و پا تر از دل خود کس ندیدیم
زان رو که رقصی با تن بی سر نکردیم

آخرین مطالب

پربیننده ترین مطالب

محبوب ترین مطالب

آخرین نظرات

پیوندها

شهید مصطفی

سه شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۲۴ ب.ظ

 

تقدیم به روح بلند شهید والامقام مصطفی فراوش
 

مصطفی جسور بود . شجاع تر از او را من تا کنون  ندیده ام منزلشان در خیابان سمیه (کارون) بود اما در جریان مبارزات انقلاب اسلامی وقتی مسجدی مبارز و باب میلش در محلشان پیدا نکرد به مسجد حضرت امام حسن عسکری علیه السلام  پناه برد . همه بچه های مسجد امام حسن عسکری علیه السلام که در شب فتح شهربانی دزفول در بهمن ماه 1357 حضور داشتند او را دیدند . جسارتش را دیدند . انقلاب که پیروز شد در همه صحنه ها حضور داشت فتح المبینیانی که در کنارش بودند نیز او را شجاع و راسخ الایمان یافتند . نمیدانم چه رازی بود که باز هم محله خودش را برای ادامه جهاد علیه اشغالگران خرمشهر مطلوب نیافت و برای بیت المقدس ناشناس و غریبانه از حسینیه شهید محمدی به میدان رزم شتافت و در این عملیات عظیم به فیض عظمای شهادت نائل شد فیضی که سالها برای بدست آوردنش رنج کشید .برای دیدار آخر به غسالخانه شهید آباد رفتم لباس رزم بر تن داشت و زانویش را با چفیه بسته بود معلوم بود مجروح شده است اما صدامیان امانش نداده بودند کسی چه میداند شاید باز هم صدامیان تحمل جسارت و شجاعتش را نداشته اند . جسارتی که از او در ایام دبیرستان در مقابل دبیران ضد اسلام ، ساواکی های حاضر در بیمارستان افشار ، ضد انقلابان شورشی اندیمشک در سال 58 و ......دیده بودیم . عکسش را بین شهدای مسجد امام حسین علیه السلام شمالی (مسجد محلشان) و حسینیه شهید محمدی نصب کرده اند . اطمینان دارم جای قاب عکس او در میان شهدای مسجد حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در کنار عکس یار دیرینه اش شهید غلامرضا عارفیان خالی است چه اینکه مهمترین صفت مشترک آن دو شهید والامقام که آنها را بهم پیوند میداد جسارت و تهور بود.

۹۳/۰۶/۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سرزمین خاطره ها

نظرات  (۱۳)

سلام علیکم سید بزرگوار
قلمت پایدار ان شا الله
خونه شون کجای خیابون سمیه بوده؟ بین 45 متری و فلکه بسیج یا از 45 متری به اونور؟
پاسخ:

سلام بر حاج حسین آقا

ممنون از حضورتان .

منزل شهید بین خیابان علوی (کمیل) و خاقانی (اسم جدیدش را نمیدانم  ) بود یعنی از جنوب به شمال به 45 متری نمی رسد  . گویا الان هم منزل وهم مغازه مرحوم پدرش خراب شده و بجایش ساختمان جدید ساخته اند .

۰۸ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۲۴ محمد مجیدی راد
با سلام
خدا قوت
اجر دوستانی که یاد شهدا را زنده نگه می دارند با سالار شهیدان باشد ان شالله
موید باشید
پاسخ:

       سلام  مهندس

ممنون از حضورتان . ان شالله .

به خوبی به یاددارم که چندبار ایشان را در مسجد امام حسین شمالی دیدم. اخلاص و صفا از سیمایش هویدا بود . خانواد ه ای مذهبی داشت و پدر ش ا ز مردانی که نماز صبحش را همیشه در مسجد م یخواندانهم به امامت حاج اقا مدرسیان . خداهمه انهارا رحمت کند
پاسخ:

سلام آسید

بله درست است . خداوند همه رفتگان را غریق رحمت فرماید. ممنون که تشریف آوردید .

سلام سید
عجیب است که شجاعت نسل بچه های جنگ، منبع مادی نداشت. واقعا نداشت. جنگ با تمام حوادثش تمام شد اما کسی رمز و راز این شجاعت را نفهمید.
پاسخ:

       سلام حاج مهران عزیز

بله هیچ کس نفهمید این رمز و راز را. گر چه من در مورد نسل خودم تئوری هایی دارم اما بنا به مصالحی از ذکر آنها معذورم .

ممنون از حضوتان برار

۰۶ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۰۷ امیر ابراهیمیان
خداوند شهدا را رحمت کند و بر خوان گسترده خود مهمان.
پاسخ:

سلام حج امیر

ممنون از حضورتان برار

۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۱۷ یار شیرین سخن
سلام دایی جان
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
یاد تمام شهیدان گرامی و راهشان پر رهرو باد
پاسخ:
سلام گلم 
ممنون از حضورت

۰۶ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۰۱ مهران موزون
سلام سید
خداوند این شهید عزیز را غریق رحمت خویش فرماید
پاسخ:

       سلام مهندس

ان شاالله . ممنون از حضورتان

۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۱۸ سید جواد منزوی
سلام عمو رضا وبلاگ زیبایی داری به وبلاگ من هم سر بزن
پاسخ:
سلام ممنون عزیزم
عمو رضا وبلاگ قشنگ و پر محتوایی داری
پاسخ:
ممنون عزیزم

۰۵ شهریور ۹۳ ، ۰۷:۰۶ خورشید عالم تاب
یادش بخیر و گرامی باد.
خدا با شهدای کربلا محشورشان کند.
پاسخ:
ممنون مهندس از حضورتان موید باشید
۰۵ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۱۱ رهسپارقدیمی
سلام
خداوند درجات شان را متعالی بگرداند و شما را که چراغ نام و یادشان را روشن نگه می دارید سلامت بدارد .
پاسخ:
ممنون حج مصطفی که تشریف آوردید موید و بی قضا باشید
۰۴ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۵۱ منصور محمد زاده «ممل زاده»

با اهدای سلام خدمت سید عزیز و دوست داشتنی.

دل شهید وسیع وبی انتهااست زیرا هرگاه رود به اقیانوس متصل شود دیگر رود نیست اقیانوس است دل شهید است که به معدن عظمت الهی متصل است ومعدن عظمت الهی هم که می دانی بی انتهاست.

«من همیشه بیاد خواهم داشت که اگر با آرامش و امنیتی دلنشین در کانون گرم خانواده روزها را سپری می سازم، همه را مدیون خون سرخ شهدا هستم که بر این خاک مقدس جاری گشت و سرخی اش را لاله ها تا ابدیت با یادگار خواهند داشت.»

گویند سادات مستجاب الدعوه هستند پس اقا سید مارا دعا بفرمائید.

پاسخ:

       سلام آقا منصور

ممنون از حضورتان .

چشم محتاجیم به دعا

۰۴ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۵۷ نیکوروش - امیر
سلام
گرچه توفیق درک این شهید عزیز را در دوران حیات طیبه شان نداشتم - ولی همکلاسی بودن با برادر این شهید از سال 57 تا 61 در دوره ابتدایی و در زمان شهادت این عزیز ، باعث شد تا این شهید جزء اولین و به یاد ماندگار ترین شهدایی باشند که در خاطرات دوران نوجوانیم نقش بسته است.
تا آنجا که خاطرم هست ، جملاتی از وصیت نامه ایشان تا سالها بعد کنار مغازه سوپری نبش خیابان خاقانی ( که الان البته عوض شده ) ، نقش بسته بود.
خدایش رحمت کناد.
پاسخ:

سلام حج امیر آقای عزیز

خاطرت درست است اما در دیوار نبش خیابان کمیل بود که الان دیوار را خراب کرده اند برای این دیوار نویسی پست زده ام که اتفاقا روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 17/4/93 در صفحه جبهه و جنگ درج کرده بود .

http://www.jomhourieslami.com/1393/13930417/13930417_10_jomhori_islami_jebheh_va_jang_0001.html


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">