عزه گراش بین پِ یهَ پا چه بکُنهَ!!!
جانباز محمد علی زمانی
اگر اشتباه نکنم تابستان سال ۶۴ بود. در استخر آموزش پرورش کنار هنرستان که آن موقع رو باز بود (الانش را نمیدانم ) در حال شنا بودیم اکثر بچه های واحد ما حضور داشتند آن زمان مسئول واحد ما شهید بهمن درولی بود . از جمله کسانی که خیلی شوخی می کرد محمد علی زمانی بود (بیش از ۲۵ سال است خبری از ایشان ندارم) آن موقع محمد علی زمانی مدتی بود که پایش از زیر زانو قطع شده بود و جانباز بود . با یک پا لی لی (همان پاپای خودمان) کنان همه را هل میداد و در استخر می انداخت هیچکس از دستش در امان نبود جالب اینکه هر چه تلاش میکردیم او را در استخر بیاندازیم تلاشمان بیهوده بود . دست آخر وقتی با یک حرکت سریع شهید درولی را درون استخر انداخت و از قضا چون بی هوا بود کمی هم آب خورد ، از زیر آب که بیرون آمد نفس نفس زنان گفت : عَزه گِراش بین پِ یَه پا چه بکُنهَ !!!!؟ نَه خوبهَ یهَ پا دارهَ !!! کار که به اینجا کشید همه بچه ها غیرتی شدند بالاخره محمد علی را گرفتیم و چهار دست و پا در استخر انداختیم و فریاد هله هله مان فضای اسخر را پر کرد .
پی نوشت :
شاید حاج علیرضا بیباک و سید علی قلندری هم در این روز حضور داشتند .
یادش بخیر ما هم حدود 6 ماه در تبلیغا
ت لشکر به اتفاق جانباز نعنا کار در
خدمت ایشون بودیم و شوخی هایش .
هر کجا هست خدایا تو نگهدارش باش.